repudiate
/riˈpjuːdiˌet/

معنی

انکار کردن، منکر شدن، رد کردن
سایر معانی: حاشا کردن، زیر (چیزی) زدن، باطل شمردن، نپذیرفتن، شانه خالی کردن، (ازدواج یا نامزدی را) لغو کردن، به هم زدن، جدا شدن
[حقوق] رد و نفی کردن، انکار کردن، امتناع کردن، مردود شمردن، کان لم یکن تلقی کردن، نکول کردن، اعراض کردن از حق، انکار کردن (دین، تعهد یا وظیفه)

دیکشنری

از بین بردن
فعل
deny, disclaim, recant, renege, repudiate, forsakeانکار کردن
reject, throw down, refuse, deny, decline, repudiateرد کردن
deny, abnegate, disown, repudiateمنکر شدن

ترجمه آنلاین

رد کردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.