[سینما] کم ظهور - ظهور ضعیف - کمتر از حد نرمال در داروی ظهور نگهداشتن [عمران و معماری] در دست توسعه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] گسترش منبع آب
[عمران و معماری] توسعه چاه
بزرگسال، بالغ، بزرگ، کبیر، به حد رشد رسیده، با وقار سایر معانی: وابسته به بزرگسالان، به سن قانونی رسیده، گیاه یا حیوانی که به کمال رسیده است، گیاه یا حیوان بزرگسال (بالغ) [بهداشت] بالغ - بزر ...
اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، جرح و تعدیل کردن سایر معانی: (جزئیات ولی نه کلیات را) عوض کردن، دگراندن، دستکاری کردن، دگروار کردن، (خیاطی) بازدوزی کر ...
افزودن، بزرگ کردن، تقویت کردن، وسعت دادن، مفصل کردن، مفصل گفتن، بالا بردن، بزرگ شدن، منبسط کردن، تشدید کردن سایر معانی: بزرگتر کردن، برافزودن، نیرو دادن، توسعه یافتن، به تفصیل شرح دادن، بسط ...
هوش مصنوعی سایر معانی: (کامپیوتر) توانایی کامپیوتر در انجام کارهایی که تنها با عقل و اندیشه و بینش میسر است، هوش ماشینی، هوش مصنوعی هوش مصنوعی [کامپیوتر] هوش ساختگی، هوش مصنوعی . [ریاضیات] ه ...
شکاف، پیشرفت غیرمنتظره، عبورازمانع، رسوخ مظفرانه سایر معانی: پیشرفت یا کشف مهم (در علوم یا مذاکرات و غیره)، رخنه کردن (در خطوط دفاعی دشمن وغیره)، رسوخ، فرا شکافت، عبورازمانع، رسو مظفرانه، پ ...
پروردن، پرورش دادن، مطرح کردن، فرهیختن، رشد دادن سایر معانی: 1- (بچه) بار آوردن، پروراندن، 2- قی کردن، بالا آوردن 3- (موضوعی را) سبز کردن، (به موضوعی) اشاره کردن [کوه نوردی] صعود با حمایت از ...
تمدن، مدنیت، فرهنگ، انسانیت سایر معانی: شهرایی، شهر زیستی، شهرنشینی، فرهنگ و روش زندگی هر ملت، زیست روش، پالایش و تعالی فرهنگی و رفتاری، نیک آموختی و نیکرفتاری، فرهیختگی
1- پیشرفت کردن، جلو رفتن (در کار و غیره) 2- (از روی اتفاق) ملاقات کردن یا یافتن 3- پدیدار شدن، (عامیانه) آغاز کن !، راه بیفت !، یا الله !، راستی !
انبوهی، تراکم، ازدحام، گرفتگی، جمع شدن خون یا اخلاط سایر معانی: طب جمع شدن خون یا اخلاط [عمران و معماری] ازدحام - تراکم - تراکم ترافیک [برق و الکترونیک] ازدحام و تراکم [بهداشت] احتقان [ریاضی ...