civilization
معنی
تمدن، مدنیت، فرهنگ، انسانیت
سایر معانی: شهرایی، شهر زیستی، شهرنشینی، فرهنگ و روش زندگی هر ملت، زیست روش، پالایش و تعالی فرهنگی و رفتاری، نیک آموختی و نیکرفتاری، فرهیختگی
سایر معانی: شهرایی، شهر زیستی، شهرنشینی، فرهنگ و روش زندگی هر ملت، زیست روش، پالایش و تعالی فرهنگی و رفتاری، نیک آموختی و نیکرفتاری، فرهیختگی
دیکشنری
تمدن
اسم
civilization, cultureتمدن
civilizationمدنیت
culture, dictionary, civilization, lexiconفرهنگ
humanities, civilizationانسانیت
ترجمه آنلاین
تمدن
مترادف
acculturation ، advancement ، breeding ، civility ، cultivation ، development ، edification ، education ، elevation ، enlightenment ، illumination ، polish ، progress ، refinement ، social well being