(در دژها و استحکامات قدیم) دیواره ی خارجی خندق (کندک)، شیب برونی خندق [زمین شناسی] دیواره خارجی شیب بیرونی؛ در یک زمین لغزشی که توسط سطوح برشی غیر مدور پوشیده می شود. پرتگاهی که موازی با پرت ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امضای پس ازامضای دیگری ,تصدیق امضای دیگری
مامور ضد جاسوسی سایر معانی: جاسوس ضد جاسوس
روانشناسى : تلقین مخالف
عمق درز [علوم و فنّاوری غذا] حداکثر عمق، از بالاترین نقطۀ قلاب در تا صفحۀ در
واژههای مصوب فرهنگستان
اقدام متقابل، عکس العمل سایر معانی: اقدام متقابل
حمله متقابل، حمله متقابل کردن سایر معانی: پاتک زدن، دست به حمله ی متقابل (یا ضد حمله) زدن، حمله ی متقابل، ضد حمله، پاد تاخت [فوتبال] حمله متقابل
طاس تخته نرد، تاس، بریدن به قطعات کوچک، نرد بازی کردن سایر معانی: (در بازی نرد و غیره) تاس (در انگلیسی این واژه اغلب جمع است)، کعب، (هر بازی که در آن تاس به کار رود) تاس بازی، قاپ بازی، تاس ...
ستایش، تایید، ظهر نویسی، امضا سایر معانی: (چک بانک و غیره) پشت نویسی، امضای پشت چک یا سند، (تایید نامزد انتخابات و غیره) اعلام پشتیبانی، (تعریف و تایید خدمات و کالا در آگهی تجارتی و غیره) شن ...
جبران، تلافی، انتقام سایر معانی: (به ویژه در جنگ) تلافی، وادریابی، شیان، خونخواهی، (در اصل) به زور گرفتن مال به تلافی خسارات وارد شده از طرف دشمن، اعمال زور (ولی نه توسل به جنگ) برعلیه کشور ...
اسم شب، کلمه رمزی، شعار حزبی، شعار حزب سایر معانی: (حزب و غیره) شعار، اسم رمز
سامانهای که اطلاعات مربوط به منشأ شلیک، مانند زاویه و ارتفاع و بُرد و مختصات سامانۀ موقعیتیاب جهانی، را بیدرنگ فراهم میکند [علوم نظامی] ...