[ریاضیات] مسأله ی رقابت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کوه نوردی] کمسیون صعودهای مسابقه ای از کمسیونهای (UIAA)
رقابت مستقیم [مهندسی منابع طبیعی - شاخه حیاتوحش] رقابتی که در آن فرد با رفتاری تهاجمی یا با استفاده از سم مانع از دسترسی دیگر افراد به منابع میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
رقابت تداخلی [مهندسی منابع طبیعی - شاخه حیاتوحش] رقابتی که در آن یک گونه از دسترسی گونه دیگر به منبعی محدود که هر دو گونه به آن بستگی دارند، جلوگیری میکند ...
رقابت بینگونهای [زیستشناسی] رقابت موجود بین دو یا چند گونه
[ریاضیات] رقابت کامل
[ریاضیات] قیمت تعادل رقابتی
ستیز، خصومت، ستیزگی، ضدیت، مخالفت، هم اوری، اصل مخالف سایر معانی: هم ستیزی، پادستیزی، دشمنی، استیزه، درگیری، پادکرداری، عناد [خاک شناسی] ناهمسازی [پلیمر] پاد کرداری
نامزدی، کاندید، داوطلبی سایر معانی: (برای انتخابات) نامزد بودن، نامزدی (در انگلیس candidature هم می گویند)، کاندید بودن
برخورد، اجتماع، تلاقی، انجمن، مجمع، جماعت، هم ایش، اجماع، ملاقات، جماعت همراهان، میتینگ، جلسه، نشست، متلاقی سایر معانی: دیدار، گردهمایی، مجلس، (محل) تلاقی، (محل) برخورد، برخوردگاه، هم دیدارگ ...
بازار مال فروشان، نمایش سوار کاری سایر معانی: (امریکا) نمایش کابوی ها (سوارکاری و کمند افکنی و غیره)، سوار کاری کردن
تقلا، کوشش، تلاش، با دست و پا بالا رفتن، املت درست کردن، بزحمت جلو رفتن، تقلا کردن سایر معانی: (با شتاب) خزیدن، چهاردست و پا رفتن، بالا رفتن، (برای به دست آوردن چیزی) تلاش کردن، دست و پا زدن ...