meeting
معنی
سایر معانی: دیدار، گردهمایی، مجلس، (محل) تلاقی، (محل) برخورد، برخوردگاه، هم دیدارگاه، (کلیسای مورمون و کوایکر و غیره) گردهمایی نیایشی، محل گردهمایی، یک سلسله مسابقات اسب دوانی یا سگ دوانی (که طی چند روز در محل واحدی برگزار می شود)
[عمران و معماری] برخورد
[فوتبال] ملاقات کردن
[ریاضیات] جلسه، نشست، ملاقات، مجمع، جلسه، انجمن