همآیی [زبانشناسی] همنشینی عناصر واژگانی
واژههای مصوب فرهنگستان
ترتیب، نظم، نوبت و ترتیب، باهم گذاری سایر معانی: مرتب سازی، پهلوی هم قرار گیری [ریاضیات] هم محل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدودیت همآیی [زبانشناسی] محدودیت همنشینی عناصر واژگانی
طبقه بندی، رده بندی، عمل دسته بندی سایر معانی: درجه بندی، دسته سازی، روش تنظیم و دسته دسته سازی [حسابداری] طبقه بندی [عمران و معماری] طبقه بندی - رده بندی [فوتبال] طبقه بندی-دسته بندی [مهندس ...
اتصال، خط اتصال، ربط، تقاطع، نقطه اتصال، برخوردگاه سایر معانی: پیوند، جفت شدگی، همبست، پیوندگاه، محل اتصال، محل برخورد (دو راه یا راه آهن و غیره)، محل تقاطع، بندگاه، دوراهی، چندراهی، ـ راهی ...