[حسابداری] حسابداری برای تغییرات قیمت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] آثاررتغییر قیمت ها
[نساجی] دستگاه تعویض ماسوره
[ریاضیات] تعویض، تبدیل، معاوضه، مبادله
[عمران و معماری] تغییر مسیر [زمین شناسی] تغییر مسیر
صرافی، گاهبدی، خرید و فروش ارز
[نساجی] تعویض ماکو
پایدار، تغییر ناپذیر، بی تغییر، ثابت سایر معانی: غیر ثابت، پر تغییر، دگرگون پذیر، متغیر، دگرگون ناپذیر
پایدار، وفادار، دائمی، ثابت، استوار، ثابت قدم، باثبات، ماندگار سایر معانی: بی تغییر، پابرجا، دایم، همیشگی، مداوم، پیوسته، یکریز، باوفا، پر و پاقرص، (ریاضی - فیزیک) پایا، عدد ثابت، مقدار ثابت ...
اصلاح، تصحیح، غلط گیری، تادیب سایر معانی: لغزش گیری، لغزش یابی، راستانش، راستا سازی، مواخذه، ادب کردن، بهسازی، بهکرد، بهبود بخشی، ویرایش، ویراستاری [عمران و معماری] تصحیح - تعدیل - اصلاحیه [ ...
فاحشه، زن شلخته، یکنواخت و خسته کننده، کسل کننده، خاکستری، جنده بازی کردن سایر معانی: رنگ قهوه ای مایل به زرد، رنگ بی روح، مرده، رنگ و رو رفته، بی حالت، دل گیر، بی رنگ و آب، ملالت آور، (آدم) ...
رختکن، اطاق مخصوص گریم و تعویض لباس در تئاتر، اطاق رخت کن درتئاتر وغیره، اطاق ویژه ارایش اطاق ویژه ارایش یاجامه پوشی [سینما] رختکن