interchanging
/ɪntətʃeɪndʒɪŋ/

معنی

[ریاضیات] تعویض، تبدیل، معاوضه، مبادله

دیکشنری

تعویض
فعل
exchange, swap, interchange, chaffer, dicker, intercommunicateمبادله کردن
interchangeباهم عوض کردن
interchangeتبادل کردن
change, modify, alter, shift, mutate, varyتغییر دادن
interchangeمتناوب ساختن

ترجمه آنلاین

مبادله

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.