[نساجی] سیستم پاداش تولید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] طرح پاداش دسته جمعی
عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد، استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، هدیه دادن، بخشیدن، پیشکش کردن، دارای استعداد کردن سایر معانی: سوغات، ارمغان چشم روشنی، ره آورد، چشم روشنی، رونما، گلون ...
اراستن، باد کردن، جوشیدن، صاف کردن، سینه جلو دادن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن سایر معانی: (معمولا با: up - سر خود و غیره را) بلند کردن، (گوش های خود را) تیز کردن، (معمولا با: up یا out) شیک ک ...
حاصل، چیز اکتسابی، عایدی اکتسابی، عایدی اضافه برحقوق سایر معانی: (درآمد اضافه بر حقوق) مزایا، عایدی، انعام، شاگردانه، پول چای، زحمت وهنرشخصی
الو، گوجه، آلو، الوی برقانی، کار یا چیز دلچسب سایر معانی: (در صورت استعمال در کیک و غیره) کشمش، (گیاه شناسی) درخت آلو (جنس prunus از خانواده ی rose)، (میوه ی این درخت) آلو، آلوچه، (رنگ) قرمز ...
کاهش، تخفیف، کم کردن، کند کردن، بی ذوق کردن، کاستن سایر معانی: تخفیف دادن، (بخشی از مبلغ پرداخت شده را) پس دادن، تخفیف قائل شدن، رجوع شود به: rabbet [حسابداری] تخفیف [عمران و معماری] فاقدار ...
ثروت باد اورده، میوه باد انداخته سایر معانی: (به ویژه میوه ی افتاده ازدرخت) باد افکنده، پا درختی