معنی

کاهش، تخفیف، کم کردن، کند کردن، بی ذوق کردن، کاستن
سایر معانی: تخفیف دادن، (بخشی از مبلغ پرداخت شده را) پس دادن، تخفیف قائل شدن، رجوع شود به: rabbet
[حسابداری] تخفیف
[عمران و معماری] فاقدار کردن - گم کردن - شیار - فاق
[حقوق] تخفیف دادن، برگرداندن (مقداری از بهای پرداختی)، تخفیف، کاهش
[نساجی] کم کردن - کاهش
[ریاضیات] کاهش، تخفیف، شیار، تراشیدن، کم کردن

دیکشنری

تخفیف
اسم
discount, rebate, alleviation, cut, relaxation, remissionتخفیف
reduction, decrease, decline, decrement, diminution, rebateکاهش
فعل
reduce, reduce, decrease, diminish, lessen, rebateکاستن
reduce, alleviate, diminish, subtract, cut, rebateکم کردن
slacken, blunt, sheathe, decelerate, clog, rebateکند کردن
rebateبی ذوق کردن

ترجمه آنلاین

تخفیف

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.