طرف شوته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدرت پشت پرده، شخص نیرومندی که پشت پرده و به نام دیگری کار می کند
خیلی شوتیا
پشت، کفل، عقب هر چیزی سایر معانی: عقب، بخش پشتی هرچیز، خصوصی، محرمانه [فوتبال] سمت دفاع
کفل، کپل سایر معانی: هریک از دو لمبر نشیمنگاه، لمبر، لپ کون، کپل (کفل)، گوت [زمین شناسی] کپل
فداکار، فدایی، جانسپار سایر معانی: وفادار، صدیق، صادق، پاکباز، جان فشان، از خود گذشته، جانباز، وقف شده، کنارگذارده شده، اختصاصی، علاقمند
ظهرنویسی کردن، صحه گذاردن، امضا کردن، پشت نویس کردن، در پشت سند نوشتن سایر معانی: (چک بانکی و غیره) پشت نویسی کردن، (پشت چک را) امضا کردن، (نامزد انتخابات و غیره را) تایید کردن، پشتیبانی (خو ...
نامزد کردن، عروسی کردن، عقدکردن، شوهر دادن سایر معانی: هواداری کردن (از)، طرفداری کردن، جانبداری کردن، حمایت کردن از، پشتیبانی کردن، زناشویی کردن، به زنی گرفتن، ازدواج کردن، زن دادن، عقیده د ...
(امریکا ـ خودمانی) کپل، بقچه بندی
فراموش سایر معانی: اسم مفعول فعل: forget، فراموش کردن، غفلت کردن
اسم مفعول فعل: رجوع شود به: forsake، واگذاشتن، ول کردن، ترک کردن، ترک گفتن، دست کشیدن از
(عامیانه) دفاع کردن از، پشتیبانی کردن، به نفع کسی وارد معرکه شدن