معنی

ظهرنویسی کردن، صحه گذاردن، امضا کردن، پشت نویس کردن، در پشت سند نوشتن
سایر معانی: (چک بانکی و غیره) پشت نویسی کردن، (پشت چک را) امضا کردن، (نامزد انتخابات و غیره را) تایید کردن، پشتیبانی (خود را) اعلام کردن، (روی سند یا پشت آن) یادداشت یا انتقال نامه (و غیره) نوشتن، (انگلیس - خلاصه ی تخلف رانندگی را پشت گواهینامه و غیره نوشتن) تخلف رانندگی را ثبت کردن
[حقوق] ظهرنویسی کردن، تصدیق کردن، تأیید کردن

دیکشنری

تایید و امضا
فعل
endorse, subscribeصحه گذاردن
endorseامضا کردن
endorseپشت نویس کردن
back, endorseظهرنویسی کردن
endorseدر پشت سند نوشتن

ترجمه آنلاین

تایید کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.