اصالتسنجی [مهندسی مخابرات] اقدامی امنیتی برای حفاظت از سامانههای ارتباطی در برابر شبیهسازی تقلبی که ازطریق تشخیص اعتبار تماسگیرنده یا پیام یا سامانه انجام میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تصدیق، سندیت سایر معانی: تصدیق، سندیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمارۀ ترتیبی اصالتسنجی [مهندسی مخابرات] عددی ترتیبی که با هر تغییر شمارۀ تصادفی اصالتسنجی، افزایش یکانی پیدا میکند
نمودافزار اصالتسنجی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزارهای قابلحمل که برای اصالتسنجی کاربران به کار میرود و بـراساس دنبالـههای بـرنـامهای چالشـ پ ...
تایید کننده اعتبار اسناد، اعلام کننده نشانى علوم نظامى : تعیین کننده سیستم نشانى
اصالتسنجی پایه [مهندسی مخابرات] سازوکار و چارچوبی برای انتخاب سازوکار اصالتسنجی در قرارداد انتقال اَبَرمتن (HTTP)
اصالتسنجی چالشپاسخی [مهندسی مخابرات] نوعی قرارداد احراز اصالت که در آن، در طی فرایند پرسشوپاسخ، هویت یک هستار احراز میشود ...
غیراصیل، نامعتبر، ناموثق
اصالتسنجی هستارِ همتا [مهندسی مخابرات] احراز صحت ادعای هستار همتا مبنیبر عضویت در یک گروه و داشتن شناسۀ مربوط
تحلیف، گواهی، شهادت، تصدیق امضاء سایر معانی: تصدیق، تصدیق امضا، سوگند [حسابداری] اعتبار دهی [حقوق] تصدیق (امضای) سند، بخشی از سند یا وصیت نامه دایر بر اینکه سند در حضور شهود تنظیم و امضاء شد ...
توانا، امر، معتبر سایر معانی: تحکم آمیز، آمرانه، ناشی از جاه و مقام، اصیل، قابل اطمینان، تایید و تصدیق شده، مستبد، قلدرماب، خودکامه، پر عتاب و خطاب، سلطه جو، سلطه گرا، دیکتاتور منش، مقتدر ...
تصدیق کردن، تضمین کردن، شهادت کتبی دادن، مطمئن کردن، گواهی کردن، صحت و سقم چیزی را معلوم کردن سایر معانی: (معمولا به طور کتبی) گواهی کردن، (صحت چیزی را) تضمین کردن، شهادت دادن، دیوانه اعلام ...