attestation
/ˌæteˈsteɪʃn̩/

معنی

تحلیف، گواهی، شهادت، تصدیق امضاء
سایر معانی: تصدیق، تصدیق امضا، سوگند
[حسابداری] اعتبار دهی
[حقوق] تصدیق (امضای) سند، بخشی از سند یا وصیت نامه دایر بر اینکه سند در حضور شهود تنظیم و امضاء شده است، تحلیف، شهادت

دیکشنری

گواهینامه
اسم
witness, evidence, certification, testimony, attestation, depositionگواهی
testimony, martyrdom, witness, certification, evidence, attestationشهادت
attestationتصدیق امضاء
attestation, adjurationتحلیف

ترجمه آنلاین

تصدیق

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.