[سینما] قصه گویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخفف، اختصار، کوته سازی، تلخیص سایر معانی: کوتاه سازی، کوته نوشت، مخفف سازی، خلاصه، متن مختصر شده، ملخص [زمین شناسی] کوتاه شده کمبود مراحل پایانی وابسته به رشد شناسی، در طول مسیر تکامل . [نس ...
اختصار، خلاصه، کوتاهی، مجمل سایر معانی: کوتاهی اختصار، مجل
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن سایر معانی: فهرست [حسابداری] کاتالوگ [نساجی] کاتالوگ - دفترچه راهنما
خلاصه، تغلیظ، جمع شدگی، چگالش، تکاثف سایر معانی: (شیمی) چگالش، تراکم، تراکمی، (نگارش) تلخیص، کوته سازی، اثر تلخیص شده، (گاز و بخار و غیره) تغلیظ، میعان، تبدیل گاز به آبگونه، تقطیر، (هواشناسی ...
زمینه، اجمال سایر معانی: نمای کلی، ورانداز، ارزیابی، نمودار
اینده نامه، اطلاع نامه سایر معانی: (سهام) دفترچه ی شناسانگر، آگهی، بروشور، شرح چاپی درباره شرکت یامعدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود [حقوق] آگهی عرضه سهام
تایر روکش شده، روکش کردن، روکش زدن سایر معانی: (تایر اتومبیل) دوباره روکش کردن (retread می گویند)، مخفف: recapitulate، روکش کردن لاستیک
متن یانمایشنامه فیلم سینمایی، زمینه یا طرح راهنمای فیلم صامت سایر معانی: فیلمنامه، سناریو، (نمایش و اپرا و غیره) خلاصه داستان و شرح شخصیت ها، کوته نوشت، درجمع دستور نوشته ورود وخروج بازیگران ...
شرح خلاصه فیلم (در چند سطر یا حداکثر چند پاراگراف) است. به این ترتیب منظور و مفهوم اساسی فیلم (هدف) مشخص میشود. معمولاً برای هر فیلم چند سیناپس نوشته میشود که هدف از این کار کشف ...
فرهنگ واژههای آزاد