conspectus
معنی
زمینه، اجمال
سایر معانی: نمای کلی، ورانداز، ارزیابی، نمودار
سایر معانی: نمای کلی، ورانداز، ارزیابی، نمودار
دیکشنری
conspetus
اسم
brevity, synopsis, conspectusاجمال
background, context, ground, setting, base, conspectusزمینه
ترجمه آنلاین
کانسپتوس