صریح، روشن، غیر مبهم، بدون ابهام، اشتباه نشدنی سایر معانی: خالی از ابهام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه، رستنی(ها)، رویش، نبات، گیاهان، زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی [صنایع غذایی] زندگی گیاهی [زمین شناسی] پوشش گیاهی [کوه نوردی] گیاه
مرسوم، مزد، مقرری [حسابداری] دستمزد
غنا، وفور، سامان، دارایی، خواست، سرمایه، مال، زیادی، ثروت، توانگری، تمول، سرکیفی سایر معانی: پول زیاد، مال و منال، فراوانی، منابع طبیعی، گنجینه، موهبت، ثروت های طبیعی، (مهجور) رجوع شود به: w ...
با، پیش، بطرف، برخلاف، بوسیله، بعوض، در جهت، در ازاء سایر معانی: در جایی یا برای اداره ای کار کردن، از، درباره ی، در مقایسه با، با همان شرایط، به خوبی...، به همان خوبی که، کاملا مثل، همراه، ...
محصول، سودمندی، بازده، حاصل، ثمر دادن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن، واگذار کردن سایر معانی: (محصول یا نتیجه و غیره) دادن، به بار آوردن، موجب شدن، تسلیم شدن یا کردن، گردن نهادن، بازده داش ...
جامداتی که با آشغالگیر از جریان آب یا فاضلاب جدا شدهاند [مهندسی محیط زیست و انرژی]
واژههای مصوب فرهنگستان
شبکه جهانی رایانهها و حسگرها و فعالگرهایی که ازطریق قراردادهای اینترنتی به هم متصل هستند [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات]
هریک از روشهای جدید برای توالییابی دِنا و رِنا با بهکارگیری روشهای توالییابی پربازده که با آزمایشهای انبوه و همزمان صورت میگیرد |||متـ . توالی ...
درجهبندی اقامتگاههای جهانگردی براساس سامانۀ الماس (diamond system) که در آن کیفیت بر سطح خدمات و میزان تسهیلات اولویت دارد [گردشگری و جهانگردی] ...
سندی که بهصورت دفترچۀ پسانداز برای دارندۀ حساب جاری یا پسانداز صادر میشود و حاوی جزئیات دادوستدها و مبادلات حساب است [مهندسی مخابرات - پست] ...
میانگین ارتفاع فراکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله [اقیانوسشناسی]