معنی

با، پیش، بطرف، برخلاف، بوسیله، بعوض، در جهت، در ازاء
سایر معانی: در جایی یا برای اداره ای کار کردن، از، درباره ی، در مقایسه با، با همان شرایط، به خوبی...، به همان خوبی که، کاملا مثل، همراه، هم عقیده، یکدل، موافق (با)، در حمایت از، به سود، به نفع، از نظر ...، برای ...، از شدت ...، به خاطر ...، دارای، نزد ...، تحت سرپرستی ...، علیرغم، با وجود، در سوی، نسبت به، با درنظر گرفتن، طبق، بنابر، با گذشت ...، بیش، به ...، همراه (با)، پیشوند: دور از، پس - [withdraw]، مخالف، بعو­
[ریاضیات] با استفاده از، با، بوسیله ی

دیکشنری

با
حرف اضافه
with, by, in, against, together with, cumبا
by, with, via, of, perبوسیله
before, to, unto, withپیش
of, withدر جهت
unlike, withبرخلاف
withدر ازاء
instead of, withبعوض
toward, to, into, at, unto, withبطرف

ترجمه آنلاین

با

مترادف

جمله‌های نمونه

I love to watch movies, especially ones with gripping stories.

من دوست دارم فیلم ببینم، به ویژه فیلم‌هایی که داستان‌های جذابی دارند.

I need to finish my homework before I can go out with my friends.

باید تکالیف خود را تمام کنم قبل از اینکه بتوانم با دوستانم بیرون بروم.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.