[سینما] ایست تقه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موکل، مشتری، ارباب رجوع سایر معانی: مراجع، چاره جوی، کار آور، کارده، (در مورد کشور یا ملت و غیره) وابسته (client state هم می گویند)، کسی که از خدمات اداره یا موسسه ای (به ویژه خیریه) بهره من ...
[کامپیوتر] ناحیه سرویس دهنده - بخشی از پنجره که در آن ویرایش یا ترسیم به طور حقیقی انجام می شود . این ناحیه شامل کناره ها. تیترها . نوار منو در بالا . یا نوار غلتشی نمی شود.
[روانپزشکی] درمان متمرکز بر درمانجو. نوعی روان درمانی که بوسیله کارل راجرز پایه ریزی شد. درمانگر از اندرز و ارائه طریق خودداری کرده و به تشویق و تصریح نکات بسنده می کند. فرض این است که بیمار ...
ارباب رجوع، مشتریان، پیروان، موکلین سایر معانی: کاردهان، مراجعین، مخدومان، زاورگیران (clientage هم می گویند) [حقوق] ارباب رجوع [ریاضیات] مشتریان، ارباب رجوع
کارگزاری ویژه [حقوق] بخشی از دستگاه دولت که برای ارائۀ خدمات به گروههای اجتماعی و اقتصادی خاص تأسیس میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
کارگزاری ویژه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] بخشی از دستگاه دولت که برای ارائۀ خدمات به گروههای اجتماعی و اقتصادی خاص تأسیس میشود ...
تخته سنگ، صخره سایر معانی: پرتگاه، صخره ی بلند و پرشیب (معمولا بر فراز ساحل)، تندان، خرسنگ، کوهپاره [عمران و معماری] تندان - دیواره [زمین شناسی] تخته سنگ، صخره
(در ایام کهن) عضو قبیله ای از سرخپوستان جنوب غربی ایالات متحده که در غار و حفره های میان صخره ها زندگی می کردند
[زمین شناسی] غار پای پرتگاه یا صخره یک غار انحلالی در پای یک برج کارستی یا صخره. مترادف : foot cave.
[آمار] آزمون کلیف-اُرد
(در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی) برنامه یا فیلم چند شبه (سریال) که هر شب با صحنه ای هیجان انگیز تمام می شود