نقش نواری [مهندسی بسپار - تایر] نوعی نقش رویه که متشکل از نوارهای موازی است
واژههای مصوب فرهنگستان
تشریفات، تشریفات مذهبی، ایین پرستش سایر معانی: وابسته به رسوم و تشریفات، تشریفاتی، آیینی، رسومی، پرستوار، پرستش وار، برگزاری یا پیروی از مراسم مذهبی، (کاری که از روی عادت و با اصرار انجام شو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وسیله انسداد جاده سایر معانی: وسیله ی انسداد جاده، راه بند، راهگیر، سدراه، (مجازی) مانع، باز دارنده، باز ایستان، رادع، سنگ راه، راهگیر بر پا کردن، راه بند ساختن
خروش، غرش، خروشان سایر معانی: پر سروصدا، پرهیاهو، پر غلغله، پرخروش، (عامیانه) پر رونق، پر شور، توفانی، متلاطم، نعره کشی، فریادکشی، غریو، (دامپزشکی) سرماخوردگی اسب (همراه با صدای خس خس)، پر ب ...
دردآلود، (آبگونه) کدر، گل آلود، درمورد مایع پر از ذرات رسوبی [زمین شناسی] گل آلود - الف) به آب گل آلوده پر از رسوب گویند. - مقایسه شود با: گل آلود، کثیف. - ب) به آب آشفته، بهم خورده و گردابی ...
ریشه، اصل، زمینه، پایه، اساس، بنیاد، عنصر، بن، بنیان، فرزند، اصول، سر چشمه، بنه، پوزه بخاک مالیدن، از عددی ریشه گرفتن، ریشه کن کردن، ریشه دار کردن، داد زدن سایر معانی: ریشه ی هوایی aerial ro ...
(عامیانه) شخص یا اداره و غیره که بی مطالعه و بررسی چیزها را تصویب می کند یا مورد توافق قرار می دهد، صحه گذار، مهر لاستیکی، (خودمانی - بی بررسی و چون و چرا) مورد تصویب قراردادن، صحه گذاشتن، م ...
مقدمات، علوم مقدماتی، چیز بدوی سایر معانی: (معمولا جمع) مبادی اولیه، اصول، آساها، بیخ ها، پایه ها، بنیادها، (معمولا جمع) سرآغاز، شکل اولیه، حالت تکامل نیافته ی هر چیز، ناگوالی، درجمع مقدمات، ...
اولیه سایر معانی: اصلی، اساسی، بدوی، ابتدائی، مقدماتی، اولی یا اولیه، ناقص، رشد نکرده
(قدیمی)، فراری، سرباز فراری، renegade مرتد، از دین برگشته
نشانه، ایین دینی، سوگند ملایم، رسم دینی سایر معانی: (هر یک از مراسمی که حضرت عیسی مقرر کرده است مانند مراسم غسل تعمید یا ازدواج یا فوت و غیره - کاتولیک ها و ارتدکس ها هفت رسم و پروتستان ها د ...
موهن بمقدسات، مربوط به بیحرمتی به شعائر مذبی سایر معانی: وابسته به حرمت شکنی یا تجاوز به مقدسات، مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی