معنی

تشریفات، تشریفات مذهبی، ایین پرستش
سایر معانی: وابسته به رسوم و تشریفات، تشریفاتی، آیینی، رسومی، پرستوار، پرستش وار، برگزاری یا پیروی از مراسم مذهبی، (کاری که از روی عادت و با اصرار انجام شود) پرستش واره، پرستواره، مراسم عبادت، مراسم (کلیسایی و غیره)، کتاب مراسم مذهبی

دیکشنری

مراسم
اسم
formality, protocol, ritual, ceremonial, ceremony, serviceتشریفات
ritual, riteتشریفات مذهبی
ritualایین پرستش

ترجمه آنلاین

مراسم

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.