جاسوس سایر معانی: pigeon stool کبوتر یا مره دام که بچوبی بندند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیر، چوب، کنده، الوار، درخت الواری، صدای خشک، طنیندار شبیهصدای زنگ، با الوار و تیر پوشاندن سایر معانی: تیر چهارتراش، درختان، جنگل(ها)، درختستان (ها)، لیاقت، جربزه، شایستگی، استعداد، (در اصل) ...
سوزان، سوزاننده، حاد، محترق، بسیار مشتاق، حاره، زیاد گرم سایر معانی: (آب و هوا) بسیار گرم و خشک، تفتان، تفسان، گرمسیری، (عشق و غیره) داغ، آتشین، پرشور [آب و خاک] بسیار گرم، سوزان ...
مشتری جلب کردن، خریدار پیدا کردن، صدای نکره ایجاد کردن، بلند جار زدن، با صدای بلند انتشار دادن سایر معانی: (از کسی یا چیزی بسیار) تعریف کردن، ستودن، بازارگرمی کردن، (مشتری یا رای دهنده و غیر ...
باد، بادکردگی، ورم، اماس، طمطراق، تورم سایر معانی: غرور
سخن بی معنی، چرند گفتن سایر معانی: (حرف یا نگارش) پوچ، یاوه، چرند
عاری از شرم، بی خجالت، بدون شرم سایر معانی: (از شرم) سرخ نشده
گوناگون، دارای رنگهای متغیر سایر معانی: رنگارنگ، الوان، چندرنگه
درختستان، جنگل، زمین جنگلی سایر معانی: جنگلی، جنگل زی، بیشه زی، سرزمین جنگلی، سرزمین پردرخت، بیشه زار [آب و خاک] زمین های تولید چوب،زمین های با گونه های چوبی
معادلهای تجربی که رفتار شارشی نانیوتنی را توصیف و آهنگ برش را به تنش مرتبط میکند [مهندسی بسپار]
واژههای مصوب فرهنگستان
معادلهای تجربی که رفتار شارشی نانیوتنی را توصیف و آهنگ برش را به تنش مرتبط میکند [مهندسی بسپار - تایر]
تعمیم شیوهها و سازوکارها و فرایندهای رایج در ادارۀ غذاخوریهای فوری مکدونالد به کل جامعۀ امریکا و دیگر جوامع جهانی [جامعهشناسی]