unblushing
/ˌʌnˈblʌʃɪŋ/

معنی

عاری از شرم، بی خجالت، بدون شرم
سایر معانی: (از شرم) سرخ نشده

دیکشنری

ناراحتی
صفت
unblushingبی خجالت
unblushingبدون شرم
impudent, graceless, unashamed, shameless, unblushing, brazen-facedعاری از شرم

ترجمه آنلاین

رژگونه زدایی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.