timber
معنی
سایر معانی: تیر چهارتراش، درختان، جنگل(ها)، درختستان (ها)، لیاقت، جربزه، شایستگی، استعداد، (در اصل) ساختمان، بنا، مصالح ساختمانی، چوب نجاری، چوب مناسب برای خانه سازی یا قایق سازی و غیره (به صورت درخت یا بریده)، (انگلیس) رجوع شود به: lumber، با الوار ساختن، با چوب یا تیر محکم کردن، چوبی، الواری، (ندا برای هشدار دادن که درخت بریده شده و در حال افتادن است) درخت !، الوار!، ناهنجار
[عمران و معماری] الوار - چوب - چوبی
[زمین شناسی] تیر چوبی ،یک اصطلاح کلی برای محافظان چوبی زیرزمینی