معنی

تیر، چوب، کنده، الوار، درخت الواری، صدای خشک، طنیندار شبیهصدای زنگ، با الوار و تیر پوشاندن
سایر معانی: تیر چهارتراش، درختان، جنگل(ها)، درختستان (ها)، لیاقت، جربزه، شایستگی، استعداد، (در اصل) ساختمان، بنا، مصالح ساختمانی، چوب نجاری، چوب مناسب برای خانه سازی یا قایق سازی و غیره (به صورت درخت یا بریده)، (انگلیس) رجوع شود به: lumber، با الوار ساختن، با چوب یا تیر محکم کردن، چوبی، الواری، (ندا برای هشدار دادن که درخت بریده شده و در حال افتادن است) درخت !، الوار!، ناهنجار
[عمران و معماری] الوار - چوب - چوبی
[زمین شناسی] تیر چوبی ،یک اصطلاح کلی برای محافظان چوبی زیرزمینی

دیکشنری

چوب
اسم
wood, stick, timber, bat, rod, shaftچوب
timber, lumber, plankingالوار
log, block, chump, timber, clog, stubکنده
bar, shot, arrow, firing, fire, timberتیر
timberدرخت الواری
timberصدای خشک
timberطنیندار شبیهصدای زنگ
فعل
timberبا الوار و تیر پوشاندن

ترجمه آنلاین

چوب

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.