معنی

مشتری جلب کردن، خریدار پیدا کردن، صدای نکره ایجاد کردن، بلند جار زدن، با صدای بلند انتشار دادن
سایر معانی: (از کسی یا چیزی بسیار) تعریف کردن، ستودن، بازارگرمی کردن، (مشتری یا رای دهنده و غیره) جلب کردن، بابوق و کرنا اعلام یا ادعا کردن، لفت و لعاب دادن، (انگلیس - بلیت سینما و غیره) بازار سیاه ایجاد کردن (امریکا: scalp)، (انگلیس) بلیت فروش بازار سیاه (امریکا: scalper)، دلال بلیت های قاچاق، (اسب دوانی) جاسوس

دیکشنری

تست
فعل
tout, accostمشتری جلب کردن
toutخریدار پیدا کردن
toutصدای نکره ایجاد کردن
toutبلند جار زدن
toutبا صدای بلند انتشار دادن