تقویت کردن، حمایت کردن از، تایید کردن سایر معانی: بلند کردن، افراختن، نگهداشتن، نگهداری کردن، حمایت کردن، هواداری کردن، حفظ کردن، پاسداری کردن [حقوق] تأیید کردن، ابرام کردن، حمایت کردن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیمت یابی کردن، ارزشیابی کردن، تعیین قیمت نمودن، ارزش چیزی رامعین کردن، ارزیابی کردن [حقوق] تقویم کردن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن
پرهیزکار، پاکدامن، عفیف، مقدس، متقی، با فضیلت، باتقوا، فرهومند سایر معانی: پرمحسنات، شریف، پارسا، باتقوی، وارسته، حاکی از وارستگی، پرهیزکارانه، (زن) نجیب
ضعیف، لاغر، ناتوان، سست، کمرو، عاجز، کم زور، بی حال، چیز ابکی، کم دوام، کم بنیه سایر معانی: زبون، زار، لاجون، کم قوه، کم قدرت، ناچیز، کم استحکام، شل، رقیق، آبکی، (بازار سهام - قیمت ها - وضع ...
1- انگیزاندن، برانگیختن، تحریک و تهییج کردن، شورانیدن 2- (عامیانه - با سرعت و مهارت) تهیه کردن، آماده کردن، مهیا کردن
لایق، شایسته، خلیق، فرا خور، سزاوار سرزنش، سزاوار، شایان، مستحق سایر معانی: ارزشمند، ارزنده، ارجمند، هژیر، شایگان، گرانمایه، ارزمند، پر ارزش، والا، درخور، دارای استحقاق، محق، (آدم) بزرگ، برج ...
چیز جالب سایر معانی: (ندای حاکی از شگفتی یا لذت و غیره) اوه !، آه !، وای !، عالی، محشر، (ضبط صوت و غیره) معیوب شدن صدا، دش آوایی، امر، اسکاتلند فریاد حاکی از خوشحالی و تعجب وحیرت، موفق شدن [ ...
آردی چندمنظوره حاوی نمک و مادۀ ورآور، شامل سدیم بیکربنات و یک اسید آلی [علوم و فنّاوری غذا]
واژههای مصوب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای کشف و ثبت محوطههای باستانی با استفاده از انواع هواگرد|||[زمینشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] بخشی از عملیات مطالعاتی که با استفاده از عکس& ...
فرایندی که در آن گوشت و سبزیجات ابتدا در روغن تفت داده میشود و سپس در مقدار کمی آب بهآرامی میپزد [علوم و فنّاوری غذا]
شیوهای از بیان که در اعتراض به وحشیگریهای جنگ جهانی اول شکل گرفت و متأثر از سبک فوتوریسم (futurism) بود و به سبک سورئالیسم (surrealism) منتهی شد [هنرهای تجسمی] ...
نیروی اصلی وحدتبخش در درون یک کشور که اساس و بنیان ملیگرایی (nationalism) را پدید میآورد [جغرافیای سیاسی]