واکنشی که با آزاد شدن هورمون پرولاکتین و تحریک اعصاب مامک مادر براثر مکیدن نوزاد ایجاد میشود [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان
تغییر اندازۀ مردمک برحسب مقدار نوری که به چشم وارد میشود [پزشکی]
بازتاب نور یا صوت یا موجهای رادیویی از سطح بهنحویکه در جهتهای مختلف پراکنده شود [فیزیک]
انرژی یا موجِ لرزهای که بیش از یک بار بازتاب شده است [ژئوفیزیک]
شیئی که به نسبت اندازۀ فیزیکیِ خود، بازتاب راداریِ بیشازحد انتظار دارد [حملونقل دریایی]
فرایند ترکیب مجدد الکترون با یون مثبت مولکول و متعاقب آن تجزیه مولکول به اتمهای سازنده آن [فیزیک]
[ جُ ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) پژوهش. فحص. تجسس : چون بازجستی نبود کار و حال او [ حسنک ] را انتقامها و تشفی ها رفت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۱۷۷ چ فیاض ص ۱۸۰). مخور آب ناآزموده نخست به دیگر ...
لغتنامه دهخدا
[ جُ کَ دَ ] (مص مرکب) مطالبه. طِلاب. (منتهی الارب). || تفحص. تفتیش : چرا کار ارمن فروهشت سست؟ نکرد آن بر و بوم را بازجست.نظامی.
[ جُمْ دَ ] (مص مرکب) جنبش کردن. برخاستن. بحرکت درآمدن : عهد و میثاق باز تازه کنیم از سحرگاه تا بوقت نماز. باز پدواز خویش بازشویم چون دده بازجنبد از پدواز.آغاجی. رجوع به جنبیدن شود.
(نف مرکب) رجوع به بازجو شود.
تحقیق و پرسش از متهم یا مظنون دربارۀ موضوع اتهام.
فرهنگ فارسی عمید
[ کَ دَ ] (مص مرکب) تحقیق. تفتیش. تجسس. فحص. بازجست. پژوهش کردن. عملی ابتدائی که معمولاً از طرف مأمورین شهربانی یا ژاندارمری هنگام دستگیری متهم برای کشف حقیقت اتهام و تشکیل پرونده جهت فرس ...