شامل بودن، مرکب بودن از، عبارت بودن از سایر معانی: (با: of) داشتن، دارا بودن، متشکل بودن از، مشتمل بودن بر، (با: in) عبارت بود از، بستگی داشتن به، منوط بودن به، مبتنی بودن بر، (با: with) جور ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوام [علوم و فنّاوری غذا] [علوم و فنّاوری غذا] میزان ناروانی و فشردگی بافت فراوردههای غذایی مایع|||[مهندسی بسپار، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خاصیتی نشانگر مقاومت ماده یا آمیزه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
قوام [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] [علوم و فنّاوری غذا] میزان ناروانی و فشردگی بافت فراوردههای غذایی مایع|||[مهندسی بسپار، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خاصیتی نشانگر مقاومت ...
توافق، استحکام، ثبات، درجه غلظت، پیگیری سایر معانی: (استدلال و غیره) انسجام، رابطه ی منطقی، توافق و تناسب (اجزا با یکدیگر)، هندام، همخوانی، هماهنگی، سازگاری، همسازی، ثبات رای، انطباق، همجوری ...
بررسی سازگاری [کامپیوتر] بررسی سازگاری
[حسابداری] مفهوم ثبات رویه
شاخص قوام [مهندسی بسپار] ضریب قانون توانی در شارش برشی
[عمران و معماری] شاخص سفتی - شاخص تغییر شکل پذیری [زمین شناسی] شاخص سفتی، شاخص تغییرشکل پذیری، شاخص قوام
[ریاضیات] سازگاری اصول
قوام خاک [حملونقل درونشهری ـ جادهای] میزان مقاومت خاک در برابر جریان آب که به میزان رطوبت خاک بستگی بسیار دارد
[ریاضیات] سازگاری دستگاه معادلات
همخوان [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانهای که اجزای آن با یکدیگر همخوانی یا سازگاری داشته باشد|||متـ . سازگار