معنی

شامل بودن، مرکب بودن از، عبارت بودن از
سایر معانی: (با: of) داشتن، دارا بودن، متشکل بودن از، مشتمل بودن بر، (با: in) عبارت بود از، بستگی داشتن به، منوط بودن به، مبتنی بودن بر، (با: with) جور بودن با، توافق داشتن
[ریاضیات] مشتمل بودن، شامل بودن

دیکشنری

شامل
فعل
consistمرکب بودن از
include, contain, subtend, comprise, consist, embraceشامل بودن
consist, includeعبارت بودن از

ترجمه آنلاین

تشکیل شود

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.