معنی

۱. فروبردن دندان در چیزی. ۲. آلتی دوشاخه که با آن میخ را از چیزی بیرون می‌کشند؛ انبر؛ گاز‌انبر: تو که در بند حرص‌و‌آز شدی / همچو زر در دهان گاز شدی (سنائی۱: ۴۴۰). * گاز زدن: (مصدر متعدی) دندان ‌زدن؛ دندان به‌ چیزی فروبردن. * گاز ‌گرفتن: (مصدر متعدی) عمل فروبردن دندان در چیزی؛ دندان‌ گرفتن؛ گاز‌ زدن.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.