معنی

[ سا ] (اِخ) ابن ابوالفضل یونس بن محمدبن منعة ملقب به کمال الدین و مکنی به ابوالفتح (۵۵۱-۶۳۹ هـ . ق.) فقیه شافعی، در موصل علم فقه را از پدر فرا گرفت و بعد در سال ۵۷۰ هـ . ق. به بغداد عزیمت و در مدرسهٔ نظامیه اقامت کرد و در محضر شیخ رضی شیرازی و سدید سلمانی که دستیار وی بود و استادان دیگر، علم خلاف و اصول و ادب را فرا گرفت و بعدها به موصل بازگشت و پس از درگذشت پدر در مسجد امیر زین الدین که مانند مدرسه بود به تدریس پرداخت و بعد این مدرسه در نسبت به وی به نام مدرسهٔ کمالیه معروف گشت. وی در میان فضلا شهرت فراوانی به دست آورد و در همهٔ فنون تبحر یافت و علومی را فرا گرفت که هیچ کس همهٔ آنها را یکجا فرا نگرفته بود. در علم ریاضی بخصوص یگانه بود و من (یعنی ابن خلکان) در سال ۶۲۶ هـ . ق. در موصل او را دیدم و بارها به محضرش رسیدم و استفاضه کردم. موسی در علوم حکمت و منطق و طبیعی و الهی و هم چنین طب و ریاضی و اقلیدس و هیأت و مخروطات و متوسطات و مجسطی و انواع حساب و جبر و مقابله و موسیقی دست داشت. و گویندگان مقام فضل و کمال او را ستوده اند. (از وفیات الاعیان ابن خلکان صص ۲۵۶ - ۲۵۹).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.