معنی

[ مَ ] (اِ) کماج فلکه و بادریسهٔ خیمه. (یادداشت مؤلف): مه فتاده عمود بشکسته میخ سوده طناب بگسسته. سنایی (در صفت خیمهٔ عمر پیر).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.