معنی

[ کَ ] (ع اِمص، اِ) زیرکی. خلاف حمق. (منتهی الارب) (از آنندراج). زیرکی و فطانت. ضد حماقت. (ناظم الاطباء). عقل و ظرافت و فطنت و نیک تأنی کردن در کارها، و در حدیث است: «هذا من کیس ابی هریرة»؛ یعنی این امر از فقه و فطنت ابوهریره است نه از روایت او. (از اقرب الموارد). || خِرَد. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). || پختگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || جوانمردی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || طب. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || جماعت. (اقرب الموارد). || جود، و گویند: فی قومه کیس علی الطعام. (از اقرب الموارد).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.