معنی

[ کِ ] (اِ) خرام و راه رفتن از روی ناز و غمزه باشد. (برهان). خرام و رفتار از روی ناز و غمزه. (ناظم الاطباء). در برهان به کاف بمعنی خرام که راه رفتن از روی ناز باشد آورده و سهو کرده و آن به کاف فارسی (گ) باشد. (آنندراج). رجوع به گراز شود. || بیلی را گویند دسته دار که بر دو طرف آن دو حلقه باشد و ریسمانی بر حلقه های آن می بندند و می کشند و زمین را بدان هموار می کنند. (از برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به گراز شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.