معنی

[ اِ تِ ] (از ع، اِمص) اقتداء. تقلید و متابعت و پیروی. (ناظم الاطباء). پیروی کردن. - اقتدا داشتن؛ اقتدا کردن. - اقتدا کردن؛ پشت سر امام جماعت بجماعت نماز گزاردن. - || پیروی کردن: وانگه که بعشق اقتدا کردیم در عالم عشق مقتدا گشتیم.عطار. هر کس سر فقر عرش سا کرد بر شاه محمد اقتدا کرد.واله (از آنندراج). جست قضا داوری از پی کار جهان عقل بدو اقتدا کرد که این کار اوست. سلمان ساوجی (از آنندراج). رجوع به اقتداء شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.