۱. جوشن چرمین. ۲. سپر چرمین.
فرهنگ فارسی عمید
۱. سریش. ۲. سریشُم.
= یلمه
۱. [مصغرِ یل] = یل۲ ۲. کلاهگوشی.
دریا.
کبوتر صحرایی؛ کبوتر دشتی.
۱. ساخته شده در یمن: تیغ یمانی. ۲. [قدیمی] برآمده از سوی یمن: برق یمانی. ٣. [مجاز] جنوبی. ٤. (اسم) [قدیمی، مجاز] نوعی شمشیر. ٥. از مردم یمن.
پول رایج در ژاپن.
نو؛ جدید.
۱. دنیای جدید. ۲. [مجاز] امریکا.
١. یهودی. ٢. بنیاسرائیل؛ پیروان حضرت موسی.
۱. دینی یگانهپرست که آموزههای آن در تورات بیان شده است. ۲. (اسم مصدر) یهودی بودن.