[کامپیوتر] محفظه عایق صوتی، روپوش صوتی .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از نظر پژواکی یا پژواک شناختی، نسبت به صدا یا شنوایی، ازروی صداشناسی، نسبت بصدایاشنوایی
صدا شناس، کارشناس پژواک شناختی، متخصص علم شنوایی، کارشناس علم اصوات، ویژه گر اواشنود
[برق و الکترونیک] سلول آکوستو اپتیکی نوعی ترادیسنده ی الکتریکی به اپتیکی که در آن سیگنال الکتریکی فرا صوتی یا آکوستیکی ورودی می تواند باریکه ای از نور را مدوله کند یا بر ان اثر بگذارد .
[برق و الکترونیک] اثز آکوستوالکتریکی، اثر الکتروآکوستیکی تولید ولتاژ(( دی سی)) در یک نیمرسانا یا فلز توسط موج آکوستیکی که موازی با سطح ماده حرکت میکند .
اماده جنگ، مجهز شدن علوم نظامى : اماده جنگ شدن
[کامپیوتر] مجموعه استاندارد از تعاملات سخت افزاری/ نرم افزاری که قدرت اداره منبع تغذیه دستگاههای سخت افزاری را به سیستم عامل می دهد. مثلا" کامپیوتر مجهز به ای سی پی میتواند تحت کنترل نرم افز ...
اکتساب، تصرف، مال بدست اورده ازدسترنجیابخشش، مال غیرموروثی
تسلیم شدن، تن در دادن، رضایت دادن، موافقت کردن، راضی شدن، ارام کردن سایر معانی: (با بی میلی) موافقت کردن، گردن نهادن [حقوق] رضایت دادن با سکوت، بطور ضمنی اعراض کردن از حق، تسلیم شدن ...
ساکت، راضی، راضی شونده، غیرقابل اعتراض سایر معانی: (با بی میلی) موافق، تسلیم، سر به راه، خشنود
اندوختن، بدست اوردن، پیدا کردن، حاصل کردن سایر معانی: (با کوشش) به دست آوردن، تحویل کردن، سبک کردن، فرا گرفتن، آموختن، صاحب شدن، مالک شدن، یافتن [کامپیوتر] به دست آوردن - به دست آوردن یک فای ...
(verb transitive) بدست آوردن، حاصل کردن، اندوختن، پیداکردن