(علم کیمیا - از ریشه ی عربی)، جیوه (که کیمیاگران آن را ماده ی اصلی فلزات می دانستند)، سیماب، جیوه که کیمیاگران قدیم انرا ماده اصلی فلزات میدانستند، علاج کلیه دردها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] تیزاب سلطانی
[نساجی] دی آزوته کردن
نقاشی سایه روشن کردن، قلم زنی بطور سایه روشن سایر معانی: (در قلمزنی بر مس یا پولاد و غیره) سایه روشن، تصویری که با کلیشه ی سایه روشن چاپ شده است، mezzotinto قلم زنی بطور سایه روشن ...
اختلال شخصیت گسیختهگون [روانشناسی] نوعی اختلال شخصیت که در آن فکر و ادراک و تکلم و رفتار فرد عجیب میشود، اما نه در حدی که بتوان در او روانگسیختگی تشخیص داد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بریدن، قلم زدن، نقش کردن، منقوش کردن، حکاکی کردن، کندهکاری کردن در، گراور کردن سایر معانی: حک کردن، کنده کاری کردن، گودنگاری کردن، کندن (روی چیزی)، (عمیقا) تحت تاثیر قرار دادن، (در خاطره و غ ...
قلم زنی سایر معانی: نقش اندازی، حکاکی، کنده کاری، (صفحه یا هر چیز حکاکی شده) نقش افکنه، کنده کاری شده [شیمی] حک کردن (با اسید) [عمران و معماری] کنده کاری [برق و الکترونیک] زدایش حذف بخشهای ن ...
صفر، نیستی، هیچ، ابدا سایر معانی: هیچی، بی اهمیت، ناچیز، اصلا نه، آدم بی ارزش، آدم بی اهمیت، نهستی، بی ارزش [ریاضیات] هیچ، صفر
نوعی اختلال شخصیت که در آن فکر و ادراک و تکلم و رفتار فرد عجیب میشود، اما نه در حدی که بتوان در او روانگسیختگی تشخیص داد [روانشناسی]