گزاف گویی، پرگویی، دراز نویسی، اطناب گویی سایر معانی: اطناب گویی، دراز نویسی، پرگویی، گزافگویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
verbosity, n•اطناب، پرگویی، درازگویی، لفاظی
ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور سایر معانی: برون تراوی، برون شارندگی، برون ریزش، (نگارش یا سخن - بیان پر احساس و بی پروا) سرشارگویی، سرشار نویسی، برون ریزی احساسات، (پزشکی - ریزش خون و ...
اطناب، پرگویی، روده درازی، دراز نویسی سایر معانی: دراز نویسی، اطناب، پرگویی، روده درازی [حقوق] اطناب یا درج مطالب زائد (در لایحه یا سند)
لفاظی، اطناب، سخن پردازی، دراز گویی سایر معانی: طول کلام، فزون واژی