prolixity
معنی
اطناب، پرگویی، روده درازی، دراز نویسی
سایر معانی: دراز نویسی، اطناب، پرگویی، روده درازی
[حقوق] اطناب یا درج مطالب زائد (در لایحه یا سند)
سایر معانی: دراز نویسی، اطناب، پرگویی، روده درازی
[حقوق] اطناب یا درج مطالب زائد (در لایحه یا سند)
دیکشنری
نفوذپذیری
اسم
prolixity, verbiage, redundancy, redundance, meiosis, nimietyاطناب
yak, prolixityروده درازی
verbosity, prolixity, prate, verbalizationپرگویی
verbosity, prolixityدراز نویسی
ترجمه آنلاین
نزدیکی
مترادف
circumlocution ، copiousness ، diffuseness ، diffusion ، garrulity ، logorrhea ، long windedness ، loquaciousness ، loquacity ، pleonasm ، redundance ، redundancy ، repetition ، rhetoric ، tautology ، verbiage ، verboseness ، verbosity ، windiness ، wordage