پردعا سایر معانی: اهل نماز و دعا، زاهد، عابد، پارسا، نماز خوان، نمازی، دین دار، مقدس، پردعا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خلوص، صفاء، عفت، پاکدامنی، تمیزی، طهارت، صافی، پاکی سایر معانی: نابی، آویژه ای، بیژه ای، بی غشی، بی آمیغی، سارایی، پاکیزگی، مطهری، تزکیه، معصومیت، (زبان و سبک نگارش و غیره) سرگی، اصالت، (صدا ...
ضد زنگ، زنگ ناپذیر سایر معانی: بی لک، بی پیسه، پاد زنگ، زنگ نزن [عمران و معماری] ضدزنگ [نساجی] ضد زنگ - ضد لکه
خالص، مخلوط نشده، بدون مواد خارجی سایر معانی: خالص، مخلوط نشده، بدون مواد خارجی
غیر قابل سرزنش، بری از اتهام سایر معانی: تردید ناپذیر، استیضاح ناپذیر، اتهام ناپذیر، قابل اعتماد، موثق [حقوق] غیر قابل جرح، غیر قابل رد
پرهیزکار، پاکدامن، عفیف، مقدس، متقی، با فضیلت، باتقوا، فرهومند سایر معانی: پرمحسنات، شریف، پارسا، باتقوی، وارسته، حاکی از وارستگی، پرهیزکارانه، (زن) نجیب