کامل، بی عیب، دست نخورده، سالم، صدمه ندیده سایر معانی: بی کم و کاست، صحیح و سالم، بی عیب و نقص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاو صندوق، صحیح، مطمئن، امن، بی خطر، محفوظ، محفوظ از خطر، ایمن، اطمینان بخش، صدمه نخورده سایر معانی: امان، امن و امان، مصون، صحیح و سالم، بی مخاطره، فارغ از خطر، قابل اعتماد، قابل اطمینان، ن ...
صدمه ندیده، خسارت ندیده، زخمی نشده سایر معانی: آسیب ندیده، بی صدمه، سالم
دست نخورده، دست نزده