[پلیمر] عمل تسهیم خوراک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] عملیات حرارتی
[نساجی] عملیات بعدی
[عمران و معماری] بهسازی سطح - عمل آوردن سطح - لایه روکاری - اندود سطحی - روکش سطحی [زمین شناسی] آسفالتهای حفاظتی - نوعی از رویه سازی آسفالتی است که در سطح راههای شنی و یا آسفالتی اجرا می شود ...
[خاک شناسی] تصفیه نهایی ضایعات
تصفیۀ آب [مهندسی محیط زیست و انرژی] حذف مواد ناخواسته از آب
واژههای مصوب فرهنگستان
هم دست، کمک، یاری، یاور، حمایت، مساعدت، مدد کار، معونت، کمک کردن، یاری کردن، مساعدت کردن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن سایر معانی: همدستی، همیاری، معاضدت، ور دست، معاون، دستیار، پیشکار، وسیله ی ...
رفتار، سلوک، عمل اوردن، هدایت کردن، اداره کردن، بردن سایر معانی: اجرا، مدیریت، اداره، راهنمایی کردن، همراهی کردن، مشایعت کردن، مدیریت کردن، اجراکردن، (با: -self) مواظب رفتار خود بودن، (خوب) ...
خواست، مطالبه، تقاضا، نیاز، درخواست، طلب، طلب کردن، تقاضا کردن، مطالبه کردن، خواستار شدن سایر معانی: خواستن، طلبیدن، (به عنوان حق خود) ادعا کردن، تحکم کردن، واخواستن، خواسته، ضرورت، الزام، ( ...
قصد، خیال، زمینه، طرح، نقشه، تدبیر، طراح ریزی، تدبیر کردن، طرح کردن، قصد کردن، تخصیص دادن سایر معانی: نقشه ی چیزی را طرح کردن، انگاره کشی کردن، نقشه کشیدن، طرح و اجرا کردن (به ویژه امور هنری ...
(امریکا ـ عامیانه) رفتار منصفانه، جوانمردی، فتوت
طرفداری، استثناء قائل شدن نسبت بکسی سایر معانی: جانبداری، استثنا قائل شدن، تبعیض گذاری، پارتی بازی، ناروا گزینی، به پنداری، به پندار گرایی، بهزان گرایی