[سینما] تنظیم موسیقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر، تسلیم، تحویل، ترجمه، باز گردانی سایر معانی: (نمایش و غیره) اجرا، ایفا، (نقاشی و غیره) پرداخت، ویرایش، پرداخت
خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی سایر معانی: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری
رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات
تفسیر، برگردان، انقال، ترجمه، پچواک، حرکت انتقالی سایر معانی: ترجمان (ترگمان)، یچواک، یچوه، ویچار [شیمی] انتقال [عمران و معماری] انتقال [کامپیوتر] انتقال، ترجمه [برق و الکترونیک] انتقال، ترج ...
تفسیر، متن، نسخه، ترجمه، شرح ویژه سایر معانی: برگردان، ترگمان، ویرایش، ویراست، روایت، برداشت، تعبیر، قول، اقتباس، نمونه، نوع، گونه، صورت [سینما] نسخه [کامپیوتر] نگارش ؛ مدل ،نسخه [زمین شناسی ...
صورت ثبتشدۀ آواهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
واژههای مصوب فرهنگستان
فرایند ثبت آواهای زبان با استفاده از نظامی از نشانهها [علوم کتابداری و اطلاعرسانی]
صورت ثبتشدۀ گفتار به شکل نوشتار [باستانشناسی]
[باستانشناسی، زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ثبت گفتار به شکل نوشتار|||[موسیقی] 1. سازگار کردن یک اثر برای اجرا با هر عامل اجرایی بهجز عاملی که در اصل ب ...
مربوط به رونویسی [زیستشناسی]
فرایند ساخت رِنا از دِنا [زیستشناسی]