تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] تفکیک دستی و مکانیکی مرسولات براساس مقصد و نشانی گیرنده یا مشخصههای دیگر
واژههای مصوب فرهنگستان
بخش تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] بخشی که در آن عملیات تجزیۀ انواع مرسولات پُستی یا کیسههای پُستی و عملیات وابسته به آن انجام میشود ...
قفسۀ تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] قفسههایی برای جداسازی انواع مرسولات پُستی، متناسب با ابعاد آنها
ماشین تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] دستگاه مکانیکی یا برقی خودکار و نیمهخودکار برای تجزیۀ انواع مرسولات پُستی
دلبر سایر معانی: (عامیانه) یار جانی، یار صمیمی، دوست جون جونی، یارغار، محبوب، معشوق، دلبر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشفکری سایر معانی: تندرستی، صحت، درستی [عمران و معماری] سلامت - سلامتی - خلوص
تند، ترش، مثل غوره، ترش بودن، مزه اسید داشتن، ترش شدن سایر معانی: ترشیده، بد خلق، بد عنق، دمغ، زود خشم، کم حوصله، کج خلق، ترشخو، کمتر یا بدتر از حد معمول، پس رفته، (صدا یا موسیقی) ناهنجار، ن ...
جنوبی، اهل جنوب، جنوبا، بطرف جنوب سایر معانی: از جنوب، (s بزرگ) وابسته به یا اهل جنوب ایالات متحده، وابسته به جنوب، از سوی یا به سوی جنوب، رو به جنوب، (s بزرگ) لهجه ی جنوبی (انگلیسی رایج در ...
شلخته و چاق سایر معانی: خوک ماده (بالغ)، ماده خوک، (برخی جانوران پستاندار به ویژه خرس) ماده، (فلزکاری - ناودان یا جوی که فلز مذاب از کوره ی ذوب تا محل شمش ریزی در آن جاری می شود) آبگیره، گدا ...
پایگاه فضایی، ایستگاه فضایی سایر معانی: ایستگاه کیهانی، platform space پایگاه فضایی [عمران و معماری] ایستگاه فضایی
پولک، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، با پولک مزین کردن سایر معانی: درخشیدن (با هر چیز پولک مانند)، هر چیز پولک مانند و براق، با پولک تزیین کردن، منجوق
با سرعت حرکت کردن، با دست بکفل زدن، در کونی زدن سایر معانی: (با چیز پهن یا کف دست) در کونی زدن، (با سرعت یا زرنگی) پیش رفتن، حرکت کردن، در کونی، (با کف دست) ضربه به خشتک شلوار