غنا، اواز، سرود، تصنیف، شعر، ترانه، سرود روحانی، نغمه، خنیا سایر معانی: آواز، گلبانگ، آواز خوانی، آهنگ، چکامه، نوا، آواز پرنده، آوای پرنده، چامه، صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اواز خوان، نغمه سرا، غزل خوان سایر معانی: خواننده، آوازخوان، ترانه نویس، چامه چرا
(مقاومت فزاینده ی هوا هنگام نزدیک شدن هواپیما و غیره به سرعت صوت) دیوار صوتی، سد صوتی (sound barrier هم می گویند)
ارام کردن، ساکت کردن، تسکین دادن، تسلی دادن، استمالت کردن، دل بدست اوردن، دلجویی کردن سایر معانی: (با چاپلوسی یا چرب زبانی و غیره) استمالت کردن، دل به دست آوردن، نوازش کردن، (درد و غیره) تسک ...
مصنوعی، تصنعی، غیر طبیعی، در سطح بالا، خبره وماهر، مشکل وپیچیده سایر معانی: فرهیخته، کارکشته، وارد، پخته، چشم و گوش باز، پیراسته، آگاه، بافرهنگ، بامعرفت، (از نظر فکری و فرهنگی) پرمایه، پیشرف ...
خواب الود، منوم، کرخت، داروی خواباور سایر معانی: خواب آور (soporiferous هم می گویند)، وابسته به خواب و خواب آلود بودن، خوابی، نومی
بسیار، بشدت، بسختی سایر معانی: به سختی، سخت، به شدت، شدیدا
دردناکی، سختی
مصیبت، غم و اندوه، غم، فرم، حزن، غصه، نژندی، سوگ، تاثر، غمگینی، غصه خوردن، غصه دار کردن، تاسف خوردن سایر معانی: اندوه، آدرنگ، تاسه، دق، مایه ی تاسف، مایه ی غصه، تاسف، پشیمانی، ندامت، محنت، ف ...
تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] تفکیک دستی و مکانیکی مرسولات براساس مقصد و نشانی گیرنده یا مشخصههای دیگر
واژههای مصوب فرهنگستان
بخش تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] بخشی که در آن عملیات تجزیۀ انواع مرسولات پُستی یا کیسههای پُستی و عملیات وابسته به آن انجام میشود ...
قفسۀ تجزیه [مهندسی مخابرات - پست] قفسههایی برای جداسازی انواع مرسولات پُستی، متناسب با ابعاد آنها