خسیس، ناخن خشک، ممسک، ژکور، زفت، کنس، پست، خشک دست، خسیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(در چنگ یا در دست) گیرنده، حریص
خسیس، بی قوت، فقیر، تنگ چشم سایر معانی: تهیدست، بی چیز، آس و پاس، ممسک، جوکی