حمام افتاب گرفتن، افتاب خوردن، با گرمای ملایم گرم شدن سایر معانی: (در نور خورشید) غنودن، (در گرمای مطلوب) آسودن، آرمیدن، مورد توجه بودن، سوگلی بودن، محبوب بودن، باگرمای ملایم گرم کردن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانه زدن، رستن، (به سرعت) تولید مثل کردن، پر زاد و ولد بودن، هجوم آوردن