شگفتی، عجب سایر معانی: شگفت انگیز، شگفت آور، تعجب آور، حیرت اور [ریاضیات] شگفت انگیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفت انگیز، عجیب، متحیر کننده سایر معانی: متحیر کننده، شگفت انگیز
ناگهان، بلامقدمه، بدون پیش بینی، غیرمنتظره
منحصرا سایر معانی: به ویژه، بخصوص، مخصوصا، بالاخص، جز به جز، قلم به قلم، به طور مبسوط، مشروحا، به طور فوق العاده، یک کاره، یکجور مخصوص، بطرز مخصوص، جزبجز [فوتبال] مخصوصا [ریاضیات] به ویژه ...
خیلی خوب، عالی، قابل توجه، جالب توجه سایر معانی: چشمگیر، دید انگیز، استثنایی، مگری، فوق العاده، ابرروال
تکان دهنده، موحش، شگفت انگیز
زننده، خیلی خوب، موثر، برجسته، گیرنده، قابل توجه سایر معانی: در حال اعتصاب [برق و الکترونیک] کار اندازی 1. آغاز شدن قوس الکتریکی با برخورد لحظه ای الکترودها به یکدیگر . 2. نشاندن الکتریکی پو ...
شگفت انگیز، گزاف، حیرت اور، بهت اور سایر معانی: منگ کننده، گیج کننده، بهت آور، حیرت انگیز، عجیب
بی خبر، ناگهان، ناخود اگاه، بی اطلاع، ناخود اگاهانه سایر معانی: غیر عمدی، ناخودآگاهانه، بی توجه، غافل، ناآگاه، ناگهانی، غفلتا، ناگاه، یواشکی، سراسیمه